کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود ...

پیشینه منابع مدح و منقبت موجود درباره خاندان پاک وحی در ادبیات فارسی به اواخر سده سوم هجری بازمی‌گردد. آثاری که از سخنوران سده سوم به بعد به ما رسیده است اما گاه اندک و پراکنده‌اند تا جایی که از برخی سخن‌سرایان تنها نامی و یا بیتی در تذکره‌ای برجای مانده است و از دیوان نشانی نیست.

کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود ...

مناقب حضرت زینب سلام‌الله علیها در شعر شاعران فارسی

کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود ...

هیبت‌الله دهقان/ کتابدار موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک

پیشینه منابع مدح و منقبت موجود درباره خاندان پاک وحی در ادبیات فارسی به اواخر سده سوم هجری بازمی‌گردد. آثاری که از سخنوران سده سوم به بعد به ما رسیده است اما گاه اندک و پراکنده‌اند تا جایی که از برخی سخن‌سرایان تنها نامی و یا بیتی در تذکره‌ای برجای مانده است و از دیوان نشانی نیست.

با بازخوانی تاریخ شعر پارسی درمی‌یابیم آثار شاعرانی که گرایش‌های شیعی داشته‌اند، بیش‌‌تر در تیررس گزند روزگار بوده است، چنان که از شاعرانی مانند رودکی که پدر شعر فارسی شمرده می‌شود اشعاری قابل ملاحظه برجای نمانده است و دیوان کنونی شعر رودکی که معاصران‌اش او را «شاعری فاطمی» شناسانده‌اند، دستاورد مطالعه و گردآوری پژوهشگران معاصر است.

ذکری از اهل بیت علیهم‌السلام اگر در آثار شاعران سده‌های سوم و چهارم هجری دیده می‌شود بیش‌تر با کلی‌گویی و اشاره همراه و بیش‌ترین تأکید آنان بر پنج تن آل عبا است. قدیم‌ترین ذکر نام مبارک حضرت زینب سلام‌الله علیها در شعر حکیم کسایی مروزی دیده می‌شود. جای دریغ دارد که آثار کسایی در پی شرارت‌های تعصب‌گرایانه از میان رفته و اکگنون نزدیک دویست بیت از آثار این شاعر شیعی به یادگار مانده است. او در یکی از سروده‌های عاشورایی‌اش درباره حضرت زینب چنین آورده است:

آن زینب غریوان، اندر میان دیوان

آل زیاد و مروان، نظاره گشته عمداً

سنایی غزنوی از شاعران اواخر سده پنجم هجری از پیشگامان شعر آیینی و روایت واقعه عاشورا است. این شاعر نامدار شیعی اشعاری فراوان در ستایش خاندان عترت دارد. حکیم سنایی در یکی از سروده‌های عاشورایی خود از بانوی کربلا چنین سخن می‌گوید:

شهربانو و زینب گریان

مانده در فعل ناکسان حیران

دیگر ‌سروده‌های فراوان، جز این‌ها، از میان شاعران ادوار کهن‌تر شعر فارسی در وصف آن بانوی اسوه در بردباری به یادگار مانده است که در ادامه به چند بیت از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان

بر پیکر شریف امام زمان فتاد

بی‌اختیار ناله «هذا حسین» از او

سرزد چنان که شعله از او در جهان فتاد

(محتشم کاشانی‌)

زینب برون دوید و رکابش گرفت زود

کز سروران جیش، تنی را دگر نداشت

(رضاقلی خان هدایت)

زینب چو دید آتش بیداد کوفیان

بر پا زدود آه به گردون خیام کرد

(دیوان همای شیرازی)

چنان گریست زینب بر کشته برادر

کز شش جهت فراتی شد از سرشک جاری

(ملک‌الشعرا میرزا محمدحسین عنقای اصفهانی)

***

در نگاه همه شاعران متقدم و متأخر پارسی‌گو، نگاهی حزن‌آلود و سرشار از غم و اندوه به واقعه کربلا وجود دارد؛ بیش‌تر شاعران کوشیده‌اند روایت‌گر این واقعه باشند و با مرثیه‌سرایی، ادای دین کرده و با این قافله همدم و همراه شوند.

حضرت زینب سلام‌الله علیها در شعر شاعران، بیش‌تر در هاله‌ای از رنج و ماتم پوشیده شده و در مواردی همچون اشعار عمان سامانی، رنگی از عرفان نیز به خود می‌گیرد. رنگ حماسه نیز گرچه در برخی از اشعار به چشم می‌آید اما در برابر جنبه سوگ و عزا چندان پررنگ نیست. توجه تدریجی شاعران به نقش و جایگاه حضرت زینب سلام‌الله علیها در قیام عاشورا، نکته قابل ملاحظه در بازخوانی این دوران است که روندی صعودی داشته و تکامل درک شاعران را در گذر زمان نسبت به شخصیت این بانوی گران‌مایه بیانگر است.

تجلی بانوی بزرگ حماسه عاشورا در عرصه شعر معاصر حکایتی بس شگفت دارد و آثاری که در این زمینه تاکنون منتشر شده از شمار بیرون است. شاعران معاصر در سروده‌هایشان درباره حضرت زینب سلام‌الله علیها کوشیده‌اند از زوایایی تازه به شخصیت ژرف و زندگانی پربار آن حضرت نزدیک شوند و با زبانی نو و با تشبیه‌ها و استعاره‌هایی تازه به استقبال این موضوع بشتابند.

تنها به یادآوری نمونه‌هایی از اشعار معاصران در این زمینه در این مجال بسنده خواهیم کرد:

سر نی در نینوا می‌ماند اگر زینب نبود

کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود

(«آینه در کربلاست» قادر طهماسبی فرید)

با پای برهنه دشت‌ها را زینب

دنبال حسین، سایه‌وار آمده بود

(«تولد در میدان» حسین اسرافیلی)

ای سفیر کربلا در قصر ظلم

خواهر خون خدا در عصر ظلم

(«آیینه صبر» احمد عزیزی)

ناموس خدا زینب، در ظلمت شب گویی

شمعی است که گرد او، جمع‌اند پریشان‌ها

(«راهیان کربلا» قاسم رسا)

کرب و بلا، تجسم زیبایی خداست

زینب هنوز گرم تماشای کربلاست

(«ناگهان دریا» رضا اسماعیلی)

وقتی که به خیمه‌ها هجوم آوردند

ای کاش دلی به حال زینب می‌سوخت

(«بانوی صبر» محمدرضا احمدی‌فر)

زینب ای پاک‌تر از چشمه نور

کس نیاید به جهان چون تو صبور

(«چهارده نور ازلی» نصرالله مردانی)

ای دشت‌های محو مقابل

اعماق بی‌ترحم و تاریک

ای اتفاق گرم

با ما بگو

زینب کجا گریست؟

زینب کجا به خاک فشانید

بذر صبر؟

برماسه‌های تو ای گردباد مرگ
آن وقت

وقت درنگ ناقه دلتنگی

زینب چه می‌نوشت؟

(«دری به خانه خورشید» سلمان هراتی)

ماجرای کربلا شرح بلای زینب است

عصر عاشورا شروع کربلای زینب است

(«شرح منظومه ظهر» سیدرضا مؤید)

***

بسیاری از کتاب‌هایی که در این نوشتار از آن‌ها یاد شد، نیز دیگر منابع گسترده از نظم و نثر برای مطالعه و شناخت دقیق‌تر و محققانه‌تر از خاندان نبوت و امامت در گنجینه کتابخانه و موزه ملی ملک گردآوری شده‌اند. امید است ره‌پویان راه عدالت‌خواهی و حق‌شناسی، با بهره‌مندی از این گنجینه ارزنده در معرفی و شناخت آن بزرگواران، واقف ارجمند و خدمتگزاران این موقوفه شریف حضرت ثامن‌الحجج علیه‌السلام را در ثواب عمل خویش شریک و همراه سازند.

برچسب‌ها:

نظر شما: